{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی سخت جوشیده، ( در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی سخت جوشیده، (درمورد تخم مرغ) زیاد سفت شده، سفت سفت پز، پرتعصب، سرسخت وخشن, معنی سخت جوشیده، (درمورد تخم مرغ) زیاد سفت شده، سفت سفت پز، پرتعصب، سرسخت وخشن, معنی soت [madbi، (bckmcb تok kcy) xdاb stت abi، stت stت /x، /cتuwf، scsoت moaj, معنی اصطلاح سخت جوشیده، (درمورد تخم مرغ) زیاد سفت شده، سفت سفت پز، پرتعصب، سرسخت وخشن, معادل سخت جوشیده، (درمورد تخم مرغ) زیاد سفت شده، سفت سفت پز، پرتعصب، سرسخت وخشن, سخت جوشیده، (درمورد تخم مرغ) زیاد سفت شده، سفت سفت پز، پرتعصب، سرسخت وخشن چی میشه؟, سخت جوشیده، (درمورد تخم مرغ) زیاد سفت شده، سفت سفت پز، پرتعصب، سرسخت وخشن یعنی چی؟, سخت جوشیده، (درمورد تخم مرغ) زیاد سفت شده، سفت سفت پز، پرتعصب، سرسخت وخشن synonym, سخت جوشیده، (درمورد تخم مرغ) زیاد سفت شده، سفت سفت پز، پرتعصب، سرسخت وخشن definition,
معنی souvenir, ترجمه souvenir به فارسی, معنی astronomer, ترجمه astronomer به فارسی, معنی Gradient, ترجمه Gradient به فارسی, معنی Uniovular, ترجمه Uniovular به فارسی,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی